عشق براي تمام عمر

پيرمردي صبح زود از خانه‌اش خارج شد. در راه با يک ماشين تصادف کرد و آسيب ديد. عابراني که رد مي‌شدند به سرعت او را به اولين درمانگاه رساندند. پرستاران ابتدا زخمهاي پيرمرد را پانسمان کردند سپس به او گفتند: بايد ازتو عکسبرداري شود تا جايي از بدنت آسيب نديده باشد. پيرمرد غمگين شد و گفت عجله دارد و نيازي به عکسبرداري نيست. پرستاران از او دليلش را پرسيدند.
پيرمرد گفت زنم در خانه سالمندان است. هر صبح آنجا مي‌روم و صبحانه را با او مي‌خورم. نمي‌خواهم دير شود!
پرستاري به او گفت: خودمان به او خبر مي‌دهيم. پيرمرد با اندوه گفت: خيلي متأسفم. او آلزايمر دارد. چيزي را متوجه نخواهد شد! حتي مرا هم نمي‌شناسد! پرستار با حيرت گفت: وقتي که نمي داند شما چه کسي هستيد، چرا هر روز صبح براي صرف صبحانه پيش او مي‌رويد؟ پيرمرد با صدايي گرفته، به آرامي گفت: اما من که مي‌دانم او چه کسي است...

بي علي در جسم هستي روح نيست

بي عتي شرع نبي را نوح نيست

بي علي اصل عبادت باطل است

بي علي هر كس بميرد جاهل است

بي علي تقوا گلي بي رنك و بوست

بندگي همچون نماز بي وضوست....

پيشاپيش روز پدر و مرد را به همه ي پدران و مردان زحمت كش تبريك ميگويم

 از همين جا از صميم قلبم و با تمام وجودم دستان پر مهرت رو ميبوسم

و ميخوام بهت بگم كه تو بزرگترين و بهترين راهنماي

من توي زندگيم بودي و اگر راهنماييهاي تو نبود شايد من اينيكه حالا هستم نبودم...

دیروز((5شنبه 19 خرداد 90)) یه خبر خیلی بدی شنیدم یکی از دوستام که برام خیلی خیلی مهمه و ودستش دارم بهم گفته که خواهرش فوت کرده حالم خیلی گرفته وناراحتم ونگران دوستم که الان حالش چطوره؟

عزیز دلم امیدوارم تسلیت منو قبول کنی آخرین غم زندگیت باشه و امیدوارم از این به بعد فقط خبر شادیهاتو بشنوم

خیلی خیلی متاسفم عزیزم

هر کاری بتونم انجام میدم تا بتونم یه کوچولو از این غم بزرگت رو تسکین بدم عزیزدلم

بازم تسلیت میگم خدا رحمتش کنه وامیدوارم اهل بهشت بشه که حتما همینطوره یه مادر خوب همیشه جاش تو بهشته

تسلیت میگم عزیزم

        باید خریدارم شوی تا من خریدارت شوم

        از جان ودل یارم شوی تا عاشق زارت شوم

        من نیستم چون دیگران بازیچه بازیگران

         اول به راه آرم تورا  وانگه گرفتارت شوم

        کاش الان آغوش گرمت     سرپناه خستگیم بود

        دوتا چشمات پر از اندوه     واسه دل شکستگیم بود

نمی دونم نازنینم که کدم حرفم تو را آزرد

یا کدوم ترانه من تو را مثل گلی پژمرد

نمی دونم نمیدونم که چی گفتم که تو شنیدی

چه خطایی سر زد از من که تو از من دل بریدی

اگه روزی تو نباشی   بین ما راهی نباشه

نمی دونم کی میتونه که برام مثل تو باشه

اگه روزی تو نباشی   یا بری از من جدا شی

نمی دونم تو میتونی عاشقی دوباره باشی

جانا سخن از زبان ما میگویی

نشنیده حرف ما به ما میگویی

صد جان بدهم من از برایت کم نیست

شیرین سخنی ست که با صفایی

شبهای بی تو را 

چند لاک پشت پیر به صبح میرسانند!

زندگی از ابتدا زیباست چون در امتدادش تویی

و تا انتها زیباست چون

                   با اوجی که از تو گرفته نزول نخواهد داشت

بوسه میچینم من از لعل لبت

                        تا بسوزم  نیمه شب من در تبت

آه افسوس دور هستی تو ز من

                         کی توانم برد طاقت از کفت

ای خوبترین نگار من

             زیبا ترین بهار من

                       یک ره تو باز کن از دلت

                                            بکشا گره  از کار من

خیلی دلم گرفته و تنهای بی کسم

              تو خوشبخترین گلی و من خاری و خسم

ای کاش رایحه ای از عطرت وجودت یاسمن

                   به مشامم رسد که به آخر رسیده نفسم

ای دو چشمت چشمه جوشان عشق       وی دهانت کان در افشان عشق

سینه تو مخزن لطف و صفاست          مهر تو آیینه ایمان عشق

     دوست دارم

در جوانی غصه خوردم هیچکس یادم نکرد

در قفس ماندم ولی صیاد آزادم نکرد

آتش عشقت چنان از زندگی سیرم کرد 

آرزوی مرگ کردم مرگ هم یادم نکرد

موج زندگی در تمام جهان جاریست    هر گل آلاله کوچکی بدنبال برقراری ارتباط است

هر علفی نور خورشید را لمس خواهد کرد

باران زمین را لمس خواهد کرد

زمین سبز تر از قبل خواهد شد

زنبورها وز وز میکنن

تار ابریشمی عنکبوت به نرمی بافته میشود

هیچ ابری در آسمون نیست میدونین این تازه اولشه 

هر شکوفه کوچکی هر گلی گلبرگهاشو باز کرده

یکبار دیگه چرخش فصل ها آغاز شده     

نسیم ملایمی می وزه   و علفها فرش زیر پات میشن

رنگهارو لمس کن    گرمای خورشیدو حس کن   

تمام گنجشکها در دره ای کوچیک مثل چرخ وفلک می چرخن

با صدای بلند آواز می خونن تا به همه بگن

تابستون شروع شده

میلیونها حرف برا گفتن دارم

هرگز نمیخوام این روزها به پایان برسه

هرگز آسمان رو اینقد آبی ندیده بودم

همه چیز شفاف و تازه ست

شادی فقط با تو بودن در آفتاب است

دستام و بگیرو پرواز کن       هرگزنگو خداحافظ

از آسمان باز عبورکن           جهان را پیشت سر بگذار

من خوشبخت خواهم بود     اگرتو در کنارم باشی

بهار وتابستان "عشق وخنده ما تا ابد خوشبخت خواهیم بود

بلندتر از آنچه فکر میکردیم پرواز خواهیم کرد     زیرا تو نشانم دادی

چگونه باور داشته باشم     ایمان به خویشتن را

 ستارگان کوچک درخشان       من میدانم تو کیستی     

تو هرگز خیلی دور نیستی      ما هرگز جدا نخواهیم بود

برق چشمان من آسمان امشب را نورانی خواهد کرد

زیرا تو به من نشان دادی چگونه باور داشته باشم ایمان به خویشتن را

با توکل به خدا

باز من ماندم وزمان......................

باز من ماندم و دیوارهای ترک خورده

باز هم تنها شدم وتنهایی را حس کردم

ولی این بار فرق می کند من کجایم تا به خود بپیوندم

سلام

امروز میخوام از کسی بگم که یه چند وقتیه وارد زندگیم شده  اینقد خوبه که  هر چی ازش بگم کم گفتم خیلی خیلی دوسش دارم وبرام مهمه امیدوارم برا همیشه پیشم بمونه و تنهام نزاره و امید دارم خدا هم به بودنش اصرار داشته باشه

خدایا اونو واسه همیشه پیشم پاک و ساده نگه دار خدایا دوسش دارم خیلی زیاد

دوسش دارم یه عالمه              هر چی بگم بازم کمه

دوسش دارم سبد سبد              باز گل عشق تو دل من جوونه زد

یه چند بیت شعر گفته که دوست دارم اونا رو اینجا ثبت کنم:

من مال توام تو مال من باش           ای خوبترین کنار من باش

یاری که تویی فرشته پس کیست       حوری ام تویی نگار من باش

روز زن نیست روزگاران زن است       از وجودت این جهانم گلشن است