شعرا که قابل نداره اما همش واسه خودت ♥ فقط نوشتم اینارو به خاطر تولدت
نگات قشنگه ولیکن یکم عجیب و مبهمه♥من از کجا شروع کنم دوست دارم یه عالمه
منو گذاشتی و بازم یه بار دیگه رفتی سفر ♥ نمیدونم شاید سفر برای دردات مرهمه
تا وقتی اینجا بمونی یه حالت عجیبیه ♥ من چجوری واست بگم ؟ بارون قشنگ و نم نمه
هوای رفتن که کنی واسه تو فرقی نداره ♥ اما به جون اون چشات مرگ گلهای مریمه
آخرشم دِق میکنم تا منو دوست داشته باشی ♥ مُردن که از عاشقیه یکدفه نیست که کم کمه
من نمیدونم تو چرا اینجور نگاهم میکنی ♥ زیر نگاه نافذت نگاه عاشقم خَمه
میپرسم از چشمای تو ممکنه اینجا بمونی ♥ میخندی و جواب میدی رفتن من مُسلمه
بُرو ، بُرو به خاطر خودت اما به من یه قول بده ♥ هرجای دنیا که بری دیگه نشو مال همه
رسم که لحظه سفر یادگاری به هم میدن ♥ قشنگترین هدیه تو، تو قلب من یه مشت غمه
شاید اینو بهم دادی که همیشه با من باشه ♥ حق با توِ ، تو راست میگی غمت همیشه پیشمه
دیدی گلها شب که میشه اشکاشونو رو میکنن ♥ یادت باشه چشم من هم همیشه غرق شبنمه
تو میری و اسم منو از رو دلت خط میزنی ♥ اسم قشنگ تو ولی همیشه هر جا یادمه
چشمای روشنت یکم کاشکی هوای منو داشت ♥ تنها توقُعم فقط یه بار جواب ناممه
نظرات شما عزیزان: