درد دلام
درد دلام

درد و دلام سر ميخورن آروم به روي گونه هام


فايده نداره گفتنه قصه ي اين درد دلام


همش ميگم به اين دلم که يکمي طاقت بيار


خسته شدم تموم نشد شب هاي سخت انتظار


داشتن غم توي دلا ديگه يه چيز عاديه


دعاي مردم از خدا فقط يه چيز ماديه


دلتنگي هام تو اين شبا نشونه بي قراريمه


اين که ديگه نبينمت اول بد بياريمه


ساده گذشتن از دلت سخته برام تو اين شبا


باشه برو منم تورو ميسپرمت دست خدا


آروم ميام کنار تو کنار خاطراتت


دستاتو از دور ميگيرم آروم ميشم با يادت



نظرات شما عزیزان:

هیوا
ساعت3:29---3 مهر 1392
پست قشنگی بود

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ دو شنبه 18 شهريور 1392برچسب:, ] [ 14:23 ] [ maryam ] [ ]