پرسید
پرسید

پرسید: بخاطر کی زنده هستی؟

با اینکه دلم میخواست با تمام وجود داد بزنم "بخاطر تو"

بهش گفتم: بخاطر هیچکس

پرسید: پس بخاطر چی زنده ای؟

با اینکه دلم فریاد میزد  "بخاطر تو"

با یه بغض غمگین گفتم:بخاطر هیچ چیز

ازش پرسیدم: تو بخاطر چی زنده هستی؟

در حالی که اشک در چشمانش جمع شده بود

گفت:

بخاطر کسی که بخاطر هیچ زنده ست




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ یک شنبه 15 اسفند 1389برچسب:, ] [ 9:24 ] [ maryam ] [ ]